روزی در مدرسه کیف معلمی را دزدیدند . براساس شواهد بدست آمده ، پنج نفر به نام های A ، B، C، D، و E متهم میشوند . این پنج نفر چنین می گویند :

 A: من کیفی بر نداشتم من هیچ وقت دزدی نکرده ام. کار D بود .

B: من کیفی برنداشتم . پدرم خیلی ثروتمند است و من خودم کیف دارم . E میداند دزد کیست.

C : من کیفی برنداشتم من قبل از شروع سال تحصیلی E را نمی شناختم . کار D بود .

D : من این کار را نکردم . کار E بود . A دروغ می گوید که من کیف را دزدیده ام .

E : من کیفی را برنداشتم . B کیف را برداشت . C حرف من را تایید می کند ، چون سالهاست مرا می شناسد.

بعدا اولیای مدرسه با تطمیع توانستند از این پنج نفر اعتراف بگیرند که هر یک از آنها دو جمله راست و یک جمله دروغ گفته است . چه کسی کیف را دزدیده است ؟

پاسخ در ادمه مطلب

چون هر کدام دو جمله ی راست و یک جمله ی دروغ گفته اند، و همچنین همه جمله ی من این کار را نکردم را گفتند، پس برای آن که نفری دزدی نکرده باشد باید کس دیگری را متهم کند چون در ازای دزد بودن آن شخص و متهم شدن دیگری آن شخص دو جمله ی دروغ گفته است و این با فرض مساله تناقض دارد. بنابراین B که کسی را متهم نکرده است دزد است. اگر بار دیگر بخوانید می توانید تمام جملات راست و دروغ را معلوم کنید.

جمله ی دروغ همه رو واستون قرمز کردم تا کاملا واضح شه:

A: من کیفی بر نداشتم . من هیچ وقت دزدی نکرده ام . کار D بود .

B: من کیفی برنداشتم . پدرم خیلی ثروتمند است و من خودم کیف دارم . E می داند دزد کیست.

C : من کیفی برنداشتم . من قبل از شروع سال تحصیلی E را نمی شناختم . کار D بود .

D : من این کار را نکردم . کار E بود . A دروغ می گوید که من کیف را دزدیده ام .

E : من کیفی برنداشتم . B کیف را برداشت . C حرف مرا تایید می کند چون سالهاست مرا می شناسد .

نویسنده : هادی سیف آبادی